واژه print در لغت به معنای چاپ، طبع، چاپ کردن، عکس چاپی، مواد چاپی، منتشر کردن و ماشین کردن است. لغات Edition, Impression, Press, Stamp نیز به معنای چاپ آمدهاند. واژه "چاپ" در فارسی، احتمالا از (چاپنا) واژه هندی گرفته شده است. در هند، به چاپ کردن، "چهاپه" و به چاپگر "چهاپهگر" میگویند. این واژهها، در روزنامههای فارسی هند بهکار میرفته است. واژه عربی "طبع" و مشتقات آن نیز، البته اکنون کمتر، در زبان فارسی بهکار میرود، اما برخی ترکیبات آن، مانند "حق طبع" هنوز در زبان فارسی کاربرد دارد. پیش از اینکه اصطلاح مطبعه و چاپخانه رایج شود، اصطلاحات باسمه و باسمهخانه و باسمهچی که واژهای ترکی هستند، را برای چاپ بهکار میبردند. محصول چاپخانههای اولیه که بیرون آمد، مردمی که به نسخ خطی خوشنویسی شده (بهویژه با مرکبهای مشکی ماندگار) و گاهی همراه با تذهیبهای رنگی و زیبا عادت داشتند، دیگر نسخههای چاپی کم رنگ و بیجلوهای را میدیدند که سبب شد آن را بدلی، تقلّبی و غیراصل بدانند. بههمین دلیل، "باسمهای" را به چیزی که بدلی و ساختگی بود، میگفتند.
چاپ، در اصطلاح عبارت است از فن، صنعت و گاه نیز هنر نقش کردن کلمات و تصاویر بر کاغذ، پارچه، پلاستیک، فلز، شیشه، چوب و نظایر آنها. چاپ، اکنون فرایندی است که برای انتقال نقش و تصویر با سرعت و حجم زیاد بهکار میرود.
چاپ در واقع چیزی جز عمل مکانیکی تکثیر نیست. در تاریخ تحول چاپ، ماهیت همین عمل مکانیکی تغییر نکرده، بلکه فقط سرعت و کیفیت آن دگرگون شده است؛ که از سه عنصر اصلی تشکیل میشود: "اطلاعات"، "نوشتار و نقش" و "انتقال".
پیدایش و تاریخچه چاپ
اگر انتقال نقش بر وسیلهای را، به کمک ابزار، چاپ تعریف کنیم، پیشینه چاپ مطمئنا به دورههای پیش از تاریخ و به عصر سنگ، باز خواهد گشت. پس از پیدایش نخستین تمدنهای بشری، مانند تمدنهای سومری و مصری و هندی، از مهرهای مختلف و انتقال نقش استفاده میشده که به منزله اولین مراحل پیدایش و تحول چاپ است. اما چاپ بهگونهای، شبیه روشهای معمول کنونی، نخستین بار در تمدن کهنسال چین ابداع شده است؛ چاپ حدود قرن دوم میلادی و به صورت تجربی در تمدن چین کشف شد. شواهد تاریخی مستند و بازمانده نشان میدهد که در عصر سلسلههای سویی و تانگ در چین، میان سدههای ششم تا دهم میلادی، فن چاپ در چین وجود داشته است و نه تنها به کمک سنگ و فشردن یا مالیدن آن بر کاغذ، بلکه با چوب، فلز و حتی گل پخته، عمل تکثیر را بهطور دقیق انجام میدادند و به این طریق متونی را در نسخههای متعدد تولید میکردند.
همچنین شواهد تاریخی نشان میدهد که در نیمه اول قرن سیزدهم میلادی، مصادف با عصر استیلای مغول بر ایران، در کشور کره از حروفچینی متحرک استفاده میشده است.
چاپ در اروپا، مقارن با عصر رنسانس، که تولّد نوین فرهنگی اروپاست، ظهور کرد. اختراع چاپ را به یوهانس گوتنبرگ (Johannes Gutenberg: 1398-1468) آلمانی نسبت میدهند؛ هرچند که به عقیده بعضی از صاحب نظران، همه اصول، قواعد، اجزا و حتی ابزارهای چاپ، پیش از گوتنبرگ و در عصر گوتنبرگ، برای اروپاییان شناخته شده بوده است. گوتنبرگ، نخستین شخص در اروپا بود که برای هر حرف، قطعهی فلزی جداگانهای در نظر گرفت، قطعهها را برای ترکیب کلمات مناسب کنار هم قرار داد، بر آنها مرکب مالید، بر ورقهای کاغذ فشرد و به این ترتیب، چاپ را متداول کرد. روشی که او رواج داد، تا چند قرن تغییر اساسی نکرد.
اولین کتابی که گوتنبرگ به کمک همکارش پیترشفر چاپ کرد، کتاب مقدس 42 سطری بود، که از سال 1450 تا 1455 بهطول انجامید. این چاپ، به کتاب مقدّس گوتنبرگ معروف است.
تحوّل چاپ پس از گوتنبرگ روندی کند داشت و تا سده هفدهم تغییر عمدهای در آن رخ نداد. از سده هفدهم به بعد، که انقلاب صنعتی گسترش یافت و تقریبا در همه عرصههای زندگی رسوخ کرد، در فنون وابسته به چاپ، مانند تولید ابزارها و تجهیزات ماشینی، تولید کاغذ و مرکب و حروفچینی تغییرات تازهای رخ داد و چاپ به رشد تدریجی خود ادامه داد.
از آغاز سده نوزدهم، تحوّلات چاپ سرعت گرفت. حدود 1810، چاپ استوانهای اختراع شد. در 1830 از ماشین بخار و نیروی آن در چاپ استفاده شد. حدود 1845 چاپ روتاری رواج یافت و سرعتی که دستگاههای روتاری به بار آورد، چاپ را در مسیر تازهای انداخت. از نیمه دوم همین قرن به بعد، پیشرفتها و تحوّلات عکّاسی دگرگونیهایی در چاپ به بار آورد که به کار بردن واژه "انقلاب" برای آن مبالغهآمیز نیست.
در سده بیستم، به ویژه پس از دو جنگ جهانی، این آهنگ شتابانتر شد، تا آنجا که حجم و میزان مطالب چاپ و منتشرشده بهحدی رسید که از عصر انفجار اطلاعاتی سخن به میان آمد. در سالهای اخیر رواج چاپ دیجیتال (رقومی) با سرعت و دقت کم نظیر آن، فناوری چاپ را بهکلی دگرگون کرده است.
سیر تاریخی تحوّل چاپ در ایران
چاپ، به گونهای که انتقال نقش از صفحه چوبی حکاکی شده بر کاغذ باشد، احتمالا در قرن هفتم ه.ق، در عصر ایلخانیان به ایران راه یافت. ظاهرا خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی، وزیر مغولان، نخستین شخص در تاریخ ایران است که از فن چاپ منسوب به چینیان و از طریق رواج آن در میان اقوام زرد پوست سخن به میان آورده است. گیخاتوخان برای تأمین نیازش به پول نقد، در 693 ه.ق، دستور داد پول کاغذی (چاو) را، بههمان شکلی که در آن زمان در چین رواج داشت، چاپ کنند. این پول در "چاوخانه" تبریز چاپ شد و در همان سال به گردش در آمد. البته مردم پول کاغذی را نپذیرفتند و به تبع آن چاپ کلیشهای بهمدت چند قرن در ایران منسوخ باقی ماند.
پس از گذشت 183 سال از اختراع چاپ با حروف مجزا توسط گوتنبرگ، صنعتگران ارمنی جلفای اصفهان، صرفا براساس توصیفی که از نحوه چاپ ماشینهای گوتنبرگ شنیده بودند، ماشین چاپ با حروف مجزا را دوباره اختراع کردند و سال 1639 میلادی، اولین اثر خود را به صورت کتابی چاپ کردند که نسخهای از آن در سال 1950 میلادی در کتابخانه شهر آکسفورد پیدا شد.
فعالیت چاپی در جلفا پس از مدتی وقفه، سرانجام در 1687م چاپخانه کلیسای ارامنه به راه افتاد و چند کتاب در آن بهچاپ رسید. سبب ظهور چاپ در جلفا و رشد آن در آنجا از همه مهمتر، حمایت و علاقه شاهعباس، محیط آزاد و دور از تنش جلفا برای ارمنیان در دوره صفویه، آزادی فعالیت مذهبی و تشکیلات و ارتباط کلیسای ارمنی بوده است.
اولین ماشین چاپ، 180سال پس از چاپ کتاب زبور در جلفا، توسط ولیعهد عباس میرزا، از انگلستان خریداری و وارد تبریز شد.
کتاب "فتح نامه" درباره فتوحات عباس میرزا با روسیان، "رساله جهادیه" میرزا عیسی قائم مقام فراهانی که حاوی حکم جهاد در جنگ دوم روس و ایران است و "رساله آبلهکوبی" نخستین کتابهای فارسی است که در چاپخانه تبریز و با حروفی سربی چاپ و منتشر شد.
نخستین چاپخانه در تهران در 1239 ه.ق (1823م) دایر شد که حروف سربی در آن بهکار برده میشد و کتاب "محرقالقلوب" از آثار آن است. در سال 1240 قمری، عباس میرزا، یک دستگاه چاپ سنگی نیز به تبریز آورد. دستگاه چاپ سنگی دیگری میرزا صالح شیرازی - بنیانگذار روزنامه در ایران - پس از آن خرید و به تهران آورد. نخستین کتاب چاپ سنگی تهران " تاریخ معجم" است که در 1259 چاپ شده است.
در عصر ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار چاپ رونق بیشتری گرفت. چاپخانههای تازهای تأسیس گردید. چاپ سربی و سنگی در کنار هم رواج داشت. و برای نخستینبار در ایران روزنامه و مجله انتشار یافت.
شیوههای چاپ
شیوههای چاپ در جهان را میتوان در سه دسته اصلی ذیل گرد آورد:
1. چاپ برجسته؛ در این روش، حوزه تصویر، بالاتر از حوزه بیتصویر قرار میگیرد. قانون حاکم بر این روش چاپ، درست مانند عملکرد مهر لاستیکی است. این روش، اصل حاکم در قدیمیترین اسلوب چاپ (چاپ لترپرس) است. گوتنبرگ از این روش استفاده میکرد. این شیوه چاپ سه نوع دارد:
الف) چاپ لترپرس تخت (Letter Press)؛ هنوز هم برای چاپ کارهای کوک و کم تیراژمثل کارت ویزیت، سربرگ و اعلامیه در ابعاد کوچک، از روش قدیم حروف فلزی که گوتنبرگ مخترع آن بود، استفاده میشود. البته مراکز چاپ از این سیستم چاپ یا اصلا استفاده نمیکنند، یا بسیار کم مورد نیازشان است.
ب) چاپ لترپرس دورانی (Rotary Letter Press)؛ اساسیترین تفاوت میان این روش با چاپ افست عبارت است از وجود صفحهای با تصاویر و نوشتههای برجسته.
ج) چاپ فلکسوگرافی (Flexography)؛ روش فلکسوگرافی نوع دیگری از چاپ برجسته و بسیار پیشرفته تر است؛ که در آن از پلیتهای برجسته استفاده میشود. در این روش، پلیت چاپ از جنس کلیشه ژلاتینی تهیه شده و انعطاف پذیر است. فلکسوگرافی، سریعترین و ارزانترین روش سیستم رول در صنعت چاپ جهان است.
2. روتوگراور یا چاپ گود (Rotogravure)؛ در این روش، تصویر مورد نظر پایین تر از سطح صفحه سیلندر گراوری قرار میگیرد. از چاپ گود یا چاپ هلیوگراور در سراسر جهان برای چاپ انواع ورقههای بستهبندی استفاده میشود.
3. چاپ هم سطح؛ در این روش، پلیتی را برای چاپ به کار میگیرند که سطح آن نه برجسته است و نه فرورفته، بلکه صاف و یک دست است. به این روش لیتوگرافی، چاپ سنگی یا سنگنگاری و چاپ صاف هم گفتهاند. اکنون به این روش، چاپ افست (Offset) میگویند.
مراحل چاپ
یکی از معناهای چاپ، مجموع عملیاتی است که متن خام را به اثر درخور انتشار، مانند کتاب، مجله، روزنامه و جزوه تبدیل کند. چاپ در این معنا از این مراحل اصلی تشکیل میشود: 1) تحویل گرفتن خبر، 2) آماده سازی خبر برای چاپ (شامل آماده ساختن خود خبر، تهیه طرح، تصویر، نقشه، جدول و اشکال بصری لازم)، 3) حروفچینی (حروف نگاری) و صفحهآرایی، 4) نمونهخوانی، 5) بازبینی آخرین نمونه، 6) تنظیم نهایی، 7) لیتوگرافی، 8) بازبینی نمونه اوزالیدی، 9) چاپ (به معنای اخص) و 10) مراحل پایانی و تحویل دادن اثر چاپی.
تأثیرات چاپ
در تاریخ فرهنگی بشر، از ابتدا تاکنون، شاید پس از اختراع خط هیچ رویدادی به اهمیت اختراع چاپ نباشد. به قول مارتین لوتر، چاپ، رهایی دوم نوع بشر بود، رهایی از جهل. چاپ این امکان را فراهم آورد که اندیشهها با سرعت و به سهولت بهمیان همه آحاد مردم برده شود. همین تأثیر زیر و زبرساز بود که موجب شد اصطلاح " انقلاب دوم فرهنگی" تاریخ بشر را برای اختراع چاپ بهکار ببرند.
تا قرن هفده میلادی، بهسبب فشار قدرتهای سیاسی و مذهبی مسیحیت، آزادی بیان و عقاید در اروپا وجود نداشت. بههمین لحاظ، لزوم انتخاب اصطلاحی که نیاز افراد را به بیان نظریات آنان نشان دهد و وسایل بیانی را مشخص سازد، احساس نمیگردید. در این زمینه توسعه صنعت چاپ در پخش اندیشهها و آگاهی انسانی تحوّل بزرگی پدید آورد. بههمین سبب نخستین اصطلاحی که بهطور کلی معرّف آزادی بیان باشد، از کلمه چاپ یا طبع اقتباس گردید.
مارشال مک لوهان (Marshall McLuhan: 1911-1980) از دوره چاپی، بهعنوان کهکشان گوتنبرگ یاد کرده و میگوید: چاپ، به منطقهگرایی و قبیلهگرایی در محدوده فضا و زمان خاتمه داد و فرهنگ دستنویس قرون وسطی، با اختراع چاپ متحوّل گشت، چاپ، توانست افکار و عقاید انسانها را از دوردست تاکنون امتداد بخشد و در نتیجه، یک ساختار گفت و شنود انسانی را در معیار جهانی تدارک ببیند.
مک لوهان معتقد است که فناوری چاپ توانست حس بینایی را امتداد بخشد؛ در نتیجه نسبتهای حواس را تغییر دهد. این تغییر، خود، پیامدهای دیگری را داشت که در توضیح آن میگوید: هنگامی که نسبتهای حواس تغییر کند، انسان نیز تغییر میکند. نسبتهای حواس، زمانی تغییر میکنند که هریک از حواس یا کارکردهای بدنی و ذهنی، به صورت یک فناوری نمود یابد. هرگاه خلاقیّت انسان، بخشی از وجودش را به صورت یک فناوری مادی نمایان کند، در این صورت، مجبور است آن فناوری را جزئی از خود ببیند و حتی خود آن شود. از نظر روانی، کتاب چاپی، که تداومی از حس بینایی محسوب شد، افقهای دید و نقطه نظرهای ثابت را شدت بخشید و بهدنبال آن، فضا را بهعنوان عنصری دیداری، یک دست و متداوم مطرح ساخت.
ارتباطات کتبی و شفاهی
اختراع خط و چاپ، ایجاد دو شیوه و دو نظام دگرگونساز در انباشتن، انتقال و بازیافتن اطلاعات است. اختراع خط، سنّت شفاهی را به سنت کتبی تغییر داد. بار سنگینی را از حافظه و تواناییهای ذهنی بشر برداشت و اینها را آزاد ساخت تا بهگونه بهتری در خدمت هدفهای بهتر و خلّاقتر بهکار گرفته شوند. با اختراع چاپ، سنّت کتبی تقویت و بر دامنه، ابعاد، سرعت و امکانات آن افزوده شد و فرهنگ نوشتاری پدید آمد و قوام و استحکام یافت. چاپ و نشر، به یکی از بنیادیترین فعالیتها و نهادهای جامعه تبدیل شد. بهویژه انتشار روزنامهها، مجلّهها و سایر نشریات ادواری و غیرادواری، خطوط اصلی رخسار ارتباطی جامعه را تغییر داد. بشر پیش از اختراع خط هم به برقراری ارتباط نیاز داشت و این نیاز را با ارتباط شفاهی و تکیه بر حافظه برآورده میساخت. به ارتباطات پیش از اختراع خط که بشر برای انتقال اطلاعات از آن استفاده میکرد، اصطلاحا ارتباطات شفاهی میگویند.
ارتباط شفاهی محدودیتهایی داشت که انتقال کتبی آنها را ندارد، از جمله:
- در شفاهی، ارتباط و انتقال اطلاعات بدون تماس حضوری ممکن نیست؛
- نیازمند زمانی است که متناسب انتقال باشد؛
- محدودیت مکانی دارد؛
- بسیاری چیزها، مانند شکل، تصویر، نقشه، طرح و هر آنچه جنبهی بصری و تصویری دارد، از این طریق قابل انتقال نیست؛
- میزان و حجم انتقال از این راه بسیار محدود است.